English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7626 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
labeled cargo U کالای ویژه
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
patent medicine U داروی اسپسیالیته
patent medicines U داروی اسپسیالیته
characteristically U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic U صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
patent medicines U داروی اختصاصی
patent medicine U داروی اختصاصی
specific U ویژه
extra special U ویژه
specific humidity U نم ویژه
express U ویژه
specifics U ویژه
prerogatives U حق ویژه
expressed U ویژه
expresses U ویژه
priviege U حق ویژه
prerogative U حق ویژه
expert U ویژه گر
experts U ویژه گر
particular U ویژه
specialist U ویژه گر
idiocrasy U ویژه
expressing U ویژه
specialists U ویژه گر
special character U ویژه
extra <adj.> U ویژه
nett U ویژه
nets U ویژه
net U ویژه
adhoc U ویژه
paticular U ویژه
special <adj.> U ویژه
privilege U حق ویژه
particulars U ویژه
specially U ویژه
peculiar U ویژه
special U ویژه
stalling U لژ جایگاه ویژه
proper function U ویژه تابع
quantum state U ویژه حالت
stall U لژ جایگاه ویژه
proper volume U ویژه حجم
species specific U نوع- ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
praetorian guard U گارد ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
prerogatived U دارای حق ویژه
specific cost U هزینه ویژه
special symbol U نماد ویژه
regiospecific U جهت ویژه
specialization U ویژه گری
special bastard U حرامزاده ویژه
special party U گروه ویژه
special duty U کار ویژه
special case U مورد ویژه
singular matrix U ماتریس ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
special deposits U سپردههای ویژه
special passport U پاسپورت ویژه
specialization U ویژه کاری
special agreement U قرارداد ویژه
relative density U گرانی ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
self weight U ویژه وزن
singular matrix U ماتریش ویژه
special character U دخشه ویژه
body guard U هنگ ویژه
rarely U بااستادی ویژه
characteristics U نشان ویژه
conizance U نشان ویژه
ecotype U بوم ویژه
eigenfunction U ویژه تابع
eigenvalue U ویژه مقدار
electrical resistivity U مقاومت ویژه
endemical U ویژه یک قوم
booths U جای ویژه
booth U جای ویژه
equity capital U ارزش ویژه
extra equipment U متعلقات ویژه
favourite or vor U ویژه مخصوص
specific gravities U گرانی ویژه
specific gravity U گرانی ویژه
byelaw U قانون ویژه
bylaw U قانون ویژه
cariologist U ویژه گر قلب
characteristic function U ویژه تابع
characteristic number U ویژه مقدار
characteristic root U ویژه مقدار
acoustician U ویژه گر اواشنود
proper value U ویژه مقدار
idioms U تعبیر ویژه
idioms U زبان ویژه
idiom U تعبیر ویژه
idiom U زبان ویژه
standing orders U اوامر ویژه
standing order U اوامر ویژه
morbid U ویژه ناخوشی
particular lien U حق حبس ویژه
speciality U ویژه گری
specialities U ویژه گری
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
lachrymal U ویژه اشک
prerogatives U دارای حق ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
prerogative U دارای حق ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
lineaments U نشان ویژه
net profit U سود ویژه
monocular U ویژه یک چشم
monkish U ویژه راهبان
gastronomist U ویژه گرخوراک
habiliments U جامه ویژه
indicium U نشانه ویژه
kink U ویژه گی فرریز
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
versions U شرح ویژه
version U شرح ویژه
lacrimal U ویژه اشک
juveniles U ویژه نو جوانان
juvenile U ویژه نو جوانان
nutritionists U ویژه گر تغذیه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
life guard U هنگ ویژه
lineament U نشان ویژه
specific viscosity U گرانروی ویژه
specific rotation U چرخش ویژه
specific resistance U مقاومت ویژه
specific weight U وزن ویژه
capital U ارزش ویژه
special effects U جلوههای ویژه
specific lattice U شبکه ویژه
specialist U ویژه کار
specialists U ویژه کار
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
trait U نشان ویژه
traits U نشان ویژه
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
extraordinary meeting U نشست ویژه
expert U ویژه کار
experts U ویژه کار
speleologist U ویژه گر غارشناسی
specific yield U ابدهی ویژه
dead weight U ویژه وزن
dead weights U ویژه وزن
garb U پوشاک ویژه
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
special session U نشست ویژه
specific volume U حجم ویژه
monograph U ویژه نگاشت
monographs U ویژه نگاشت
neurologist U ویژه گر اعصاب
specialises U ویژه گری
specialize U ویژه گری
specialty U ویژه گری
characteristic U نشان ویژه
specific weight U سنگینی ویژه
characteristically U نشان ویژه
specific heat U دمای ویژه
specialising U ویژه گری
lingo U زبان ویژه
lingoes U زبان ویژه
specific donor U دهنده ویژه
specific humidity U رطوبت ویژه
specializes U ویژه گری
specific heat U گرمای ویژه
specific drawdown U افت ویژه
specializing U ویژه گری
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
pinup U ویژه نصب به دیوار
humoursomeness U حالات ویژه گوناگون
molecular specific heat U گرمای ویژه مولی
the proper instinct of birds U غریزه ویژه پرندگان
germanity U صفات ویژه المانی
syphilologist U طبیب ویژه گرسفلیس
peronality of laws U حالت ویژه قانون
specialties U سهام با قیمت ویژه
for no p reason U بدون دلیل ویژه
gynarcologist U ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
helio U ایینه ویژه مخابرات
physiographer U ویژه گر جغرافیای طبیعی
he is in the know U اطلاع ویژه دارد
stereospecific polymer U بسپار فضا ویژه
extra special flexible wire rope U طناب فولادی ویژه
proceeds U وصولی سود ویژه
metllurgist U ویژه گرفلز کاری
characteristic of somebody U صفت ویژه کسی
it is particularly difficult U یک دشواری ویژه دارد
boxes U اطاقک جای ویژه
energy eigenstate U ویژه حالت انرژی
lattice resistivity U مقاومت ویژه شبکه
laid up in bed U پیشه ویژه رشته
political scientists U ویژه گر علوم سیاسی
Recent search history Forum search
4express, overexpression
1incubation
0حق دخل و تصرف در کالا
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com